غروب جمعه و دلتنگی.... ارسال شده در 6 مهر 1397 توسط سيدصالحي در بدون موضوع ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که ان جمعه هم گذشت مولا شمار درد دلم بی نهایت است تعدا درد من بخدا از رقم گذشت ….